Sunday, January 24, 2016

ترس از قیامی دیگر!


ترس از قیام دوباره جوانان، قیامی البته بزرگتر و خطرناکتر از قیام 88، سراپای نظام ولایت‌فقیه را در بر گرفته است، طوری که سرکردگان نظامی و کارگزاران سیاسی خامنه‌ای نسبت به آن هشدار می‌دهند. به‌عنوان نمونه پاسدار جعفری سرکرده سپاه پاسداران روز چهارشنبه30 دی در یک گردهمایی در تهران، داغ دل حکومت آخوندی را از قیام 88 تازه کرد و گفت: «فتنه ۸۸ خطرناکتر از جنگ تحمیلی برای انقلاب اسلامی بود و هدف آن از بین بردن انقلاب بود و بنا داشت انقلاب را تضعیف کند. هدف این فتنه تحت‌تاثیر قرار دادن کانون انقلاب بود». 
قیام 88 سرنگونی را پیش چشم آخوندها و کارگزاران آنها قرار داد و به وحشتشان انداخت، اما حالا این سؤال پیش می‌آید که چرا الان، بعد از گذشت 6سال، دوباره به این موضوع می‌پردازند و آن را یادآوری می‌کنند؟ پاسخ را می‌توان در در حرفهای رحمانی فضلی وزیر کشور آخوند روحانی دریافت، آنجا که روز چهارشنبه 30دی در جلسه شورای هماهنگی اطلاعات رژیم گفت: «از نقش دشمن نباید غافل باشیم و فتنه سال 88 که حادثه‌ای تلخ بود را پشت سر گذاشتیم؛ دشمن اگر بتواند، باز هم این مسائل را می‌آفریند... .. اوضاع منطقه ناپایدار و بی‌ثبات است؛ این مسأله دگرگونی‌هایی را ایجاد می‌کند که این امر می‌تواند تأثیراتی در برخی حوزه‌های داخلی ما داشته باشد».
به این ترتیب وزیر کشور آخوند روحانی به باند رقیب هشدار می‌دهد که شرایط آبستن تحولی بزرگ است، تحولی مثل قیام هشتاد و هشت، این کارگزار رژیم چنین قیامی را تکرار پذیر ارزیابی می‌کند. البته باید اضافه کرد که شرایط امروز تفاوتهایی با آن روزها دارد. ورشکستگی اقتصادی، به‌ویژه پایین آمدن مداوم قیمت نفت، آخوندها را در مخمصه‌ای قرار داده که حتی با برداشته شدن تحریم‌ها هم نمی‌توانند کاری از پیش ببرند. چنین وضعیتی فرصت را برای قیام و اعتراض بیشتر کرده، به‌نحوی که پاسدار حسین ذوالفقاری معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور کابینه آخوند روحانی روز پنجشنبه اول بهمن در جلسه استانداران و فرمانداران رژیم در تهران به گسترش اعتراضات اجتماعی در جامعه اعتراف کرد. اعتراضاتی که در اغلب آنها جوانان و به‌ویژه دانشجویان نقش کلیدی داشتند. این کارگزار رژیم گفت: «حدود 5هزار تجمع صنفی و غیرصنفی در طول سال جاری در کشور برگزار شد که از این میان به جز یکی دو مورد همگی مدیریت شده‌اند».
اکنون این سؤال مهم پیش روی ماست که آیا در شرایطی که آخوندها در گرداب بحرانهای داخلی و بین‌المللی دست و پا می‌زنند، توان مقابله با قیامی مثل قیام 88 را که نسبت به آن هشدار می‌دهند را دارند؟ پاسخ این سؤال را آخوند احمدخاتمی، در نمایش جمعه 2بهمن تهران داده است: «آخوند خاتمی: «فضا که غبار آلود شد زمینه‌ساز فتنه میشه آنوقت کی می‌خواهد فتنه رو جمع کنه؟». (رادیو معارف رژیم 2بهمن 94) 

آری واقعیت این است که آخوندها از قیامی در راه است به‌شدت وحشت دارند، قیامی بسا فراتر از قیام 88، قیامی که توان مقابله با آن را نخواهند داشت.

نوشته‌یی از مادر ریحانه جباری پس از آزادی امید علی شناس


عصر سه‌شنبه به دیدار امید سیمین رفتیم. به اتفاق مادران و چند دختر و پسر جوان فعال اجتماعی. سیمین جوان شده بود. با چشمهایش می‌خندید. اما هر چه بیشتر در سیمای امید میکاویدم نشان از شادی نمی‌یافتم. صورتش غمگین بود. چشمها و نگاهش هم. در زندان چه می‌گذرد که چنین بلایی به‌سر چشمهای فرزندانمان می‌آورد؟ 
سالهای قبل، وقتی به دیدار ریحانم می‌رفتم آرنجهایم را روی تاقچه باجه ملاقات کابین می‌گذاشتم و دستها را زیر چانه‌ام. به شیشه کثیفی که حائل بینمان بود نزدیک می‌شدم و با همه وجودم صورت نگارم را نگاه می‌کردم. بیش از هر چیز چشمهایش توجهم را جلب می‌کرد. نگاهش پیر بود. هر ملاقات از ملاقات قبلی پیرتر. به او می‌گفتم تو چه میبینی که این چنین جهاندیدگی از چشمانت میبارد؟ خنده نخودی می‌کرد و نگاهش را میدزدید و می‌گفت فقط آدمها را با دقت نگاه می‌کنم و به حرفهایشان گوش می‌دهم. شبها هم توی تخت به هر چه در طول روز دیده یا شنیده‌ام فکر می‌کنم. 
امروز که امید را دیدم فهمیدم هر کس که شبها را در تفکر و تحلیل آنچه در روز دیده بگذراند، پیر می‌شود. مگر می‌شود ضربه‌های شلاق را روی پوست حس کنی و پیر نشوی؟ مگر می‌شود تبعیض و بی‌عدالتی را تجربه کنی و پیر نشوی؟ مگر می‌شود پوسیدن انسانها را ببینی و پیر نشوی؟ مگر می‌شود سوختن رویاها را ببینی و پیر نشوی؟ مگر می‌شود دود شدن بهار جوانی را لمس کنی و پیر نشوی؟ 
ما هم پیر شده‌ایم. به ظاهر آزادیم، اما لحظاتمان را در قفس پرپر می‌کنیم. چنان قفس را تنگ کرده‌ایم که دیگر حتی نمی‌توانیم ادای پرواز را در بیاوریم. کدام پرنده‌ای در قفس شاد است که امید ما باشد؟ کنار گردن امید کبود بود. گمانم کتک خورده بود. درست پیش از باز شدن درِ اوین. 
دیوارهای این زندان شاهد چه فریادها بوده از روز اولش. اگر آجرها زبان داشتند می‌گفتند که چه ناخنها کشیده شده و چه داغها و درفش‌ها که بر گوشت زندانی حک نشد..   

   كانال تلگرام كمپين ”براي آزادي ايران”  https://www.telegram.me/for_free_iran

Thursday, January 21, 2016

دروغگویی ذلت‌بار خامنه‌ای


به موازات مذاکرات هسته‌ای، یک مذاکرات مخفیانه هم در جریان بود که در نتیجه آن، روز یکشنبه 27دی 5آمریکایی که در ایران زندانی بودند، در ازای تعدادی از عوامل رژیم از زندان آزاد شدند. خبر انجام این مذاکرات طولانی‌مدت محرمانه در نشریات آمریکایی درز کرد؛ از جمله روزنامه نیویورکر گزارش کرد:
«14ماه پیش پرزیدنت اوباما به یک کانال دوم به کلی سری در تهران اجازه مذاکره برای آزادی آمریکاییهایی که ناپدید شده بودند و یا در ایران زندانی شده بودند را داد. برت مک گرک، یک مقام ارشد وزارت خارجه، تیم کوچک آمریکایی‌ها را ریاست می‌کرد که شامل افسرانی از وزارت دادگستری، إف بی‌آی و جامعه اطلاعاتی می‌شد. ملاقاتها، توسط دولت سوئیس تسهیل می‌شد و اغلب در ژنو برگزار می‌شد…» (16ژانویه2016).
رئیس‌جمهور آمریکا نیز در سخنرانی‌ای که به‌مناسبت آزادی گروگانها داشت، این گفتگوها را مورد تأیید قرار داد و گفت که خودش هم چند بار با روحانی در این باره مکالمه کرده است. سپس تلویزیون رژیم (29دی) به‌نقل از ظریف گفت که «آزادی زندانیان ایرانی در آمریکا حاصل یک‌سال و نیم مذاکره بود».
برگزاری این مذاکرات در حالی است که خامنه‌ای بارها با تأکید بسیار تصریح کرده بود که هر مذاکره‌یی بجز هسته‌یی با آمریکا ممنوع است. ولی‌فقیه ارتجاع در روز 16مهر ضمن هشدار در مورد نفوذ گفت:
«علت این‌که دم از مذاکره و گفتگو می‌زنند، برای نفوذ است. یکعده‌یی در قضیه مذاکره و مسأله مذاکره سهل‌انگاری و سهل‌اندیشی می‌کنند و مطلب را درست نمی‌فهمند. مذاکره با آمریکا، به‌خاطر ضررهای بیشماری که دارد و منفعتی که اصلاً ندارد، ممنوع است» (تلویزیون رژیم -16مهر 94).
طبعاً در استبداد مطلقه ولایت‌فقیه، انجام مذاکراتی که یک سال و نیم جریان داشته و به گفته اوباما بالاترین سطح مقامات دو طرف از جان کری و مک گرک و غیره در آن شرکت داشتند، هرگز نمی‌تواند بدون اطلاع و زیر نظر ولی‌فقیه انجام گرفته باشد.
آخوند صادق لاریجانی سردژخیم قضاییه گفت که خامنه‌ای تمام مذاکرات هسته‌یی را با جزییات «در جلسات بسیار متعدد» رصد و دنبال می‌کرد (تلویزیون رژیم ـ 28دی).
کمااین‌که روحانی و ظریف و عراقچی و… هم بارها تصریح کرده‌اند که مذاکرات هسته‌یی و برجام، از اول تا آخر، زیر نظر خود خامنه‌ای بوده است. گر چه خود خامنه‌ای در این مورد طوری صحبت می‌کرد که گویا از خیلی از مسائل خبر ندارد. او حتی یک بار گفت که همه چیزها را به من خبر نمی‌دهند و من نمی‌دانم، که البته دروغ می‌گفت. خامنه‌ای یک بار هم گفت که ما پشت پرده و جلو صحنه نداریم، مذاکرات محرمانه نداریم، هر چه باشد را به مردم می‌گوییم! که همین مذاکرات محرمانه یک‌سال و نیمه در مورد زندانیان آمریکایی نشان می‌دهد که این ولی‌فقیه «دجال‌کیش» چقدر راست می‌گوید.
طرفه این‌جاست که به‌رغم این همه ارتباطات و مذاکرات با آمریکا که تماماً زیر نظر خود خامنه‌ای صورت می‌گرفت، در حالی بود که او مستمراً نسبت به نفوذ آمریکا و توطئه‌های آمریکا برای سرنگونی نظام هشدار می‌داد و می‌گفت:
«نیت آنها این بود که از این مذاکرات [هسته‌یی] و از این توافق وسیله‌یی پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور، ما این راه را بستیم» (تلویزیون رژیم ـ شهریور 94).
«اینها دارند پروژه نفوذ را تکمیل می‌کنند، پروژه نقوذ به وسیله اینها دارد تکمیل می‌شود» (تلویزیون رژیم – 3دی 94).
هدف این دروغ و شارلاتان بازی جز شیره مالیدن بر سر نیروهای رژیم و فریب دادن مردم نیست! هم‌چنان‌که خود خمینی دجال هم به‌رغم آن‌همه شعار و رجزخوانی علیه ”شیطان بزرگ“، اما پشت پرده از آمریکا سلاح می‌گرفت.
بنابراین ورد نفوذ! نفوذ! و این‌که ما هیچ رابطه و مذاکره‌یی با آمریکا نداریم، اساساً حربه و مهمات جنگ خامنه‌ای بر سر قدرت و هژمونی با رفسنجانی است؛ والاّ کدام وطن‌فروشی و خیانتی است که مستلزم حفظ و ادامه حکومت خامنه‌ای باشد و او از آن ابا کند؟ تمام ترس ولی‌فقیه ارتجاع آن است که رفسنجانی و روحانی در ساخت و پاخت با غربیها، قالی را از زیر پایش بکشند.
در واقع حرف خامنه‌ای با آمریکا و غرب، این است که اگر می‌خواهید رابطه داشته باشید، یا طالب هر معامله‌یی هستید، من خودم حاضرم! اما او غافل از این است که اگر این چیزها بتواند رژیم را از سرنگونی نجات بدهد، شاه و سلطنت هم‌چنان بر سریر قدرت بودند. خیر! این مردم ایران و مقاومت مردم ایران هستند که سرنوشت میهن ما را رقم می‌زنند و بس!

نامه‌نگاری روحانی ـ خامنه‌ای؛ کدام «هزینه‌های سنگین»




روحانی و خامنه‌ای در رابطه با اجرایی شدن برجام با هم نامه‌نگاری کردند. مهم این است که معنی و مفهوم این نامه‌نگاری 
روشن شود.
آنها در مراحل قبلی مذاکرات اتمی هم این کار را می‌کردند، ولی این‌بار این نامه‌نگاری در جهت مهر تأیید زدن به مراحل اجرایی برجام و هضم کردن زهر اتمی است
خامنه‌ای هر بار در قالب چنین نامه‌هایی با زدن مهر تأیید بر نتیجه مذاکرات، تلاش می‌کند دهان دلواپسان را ببندد. چون در این موارد دلواپسان موی دماغ خودش هم هستند. بنا بر این، حرف اصلی خامنه‌ای هم در این نامه یک عبارت بیشتر نیست: «تحیت و خرسندی». که البته این حرف وی، پیچیده شده لای وارونه‌گوییهای متعدد است که گویا آن چه اتفاق افتاده نه عقب‌نشینی استراتژیک نظام ولایت، بلکه عقب‌نشینی کشورهای غربی بوده است. البته روشن است که همه اینها مصرف داخلی برای دل‌خوش کردن دلواپسان و ریزشیهای رژیم دارد. اصل قضیه این است که مهر «خرسندی» را بزند تا دیگر دهان دلواپسان بسته شود.
حالا این سؤال پیش می‌آید که خامنه‌ای نکات دیگری را هم مطرح کرد، مسایلی از قبیل این‌که باید مراقب بود که طرف مقابل زیر تعهداتش نزند یا این‌که هزینه سنگینی در این مذاکرات پرداخت شده و لزوم رعایت اقتصاد مقاومتی... منظور او از بیان این مسایل چه بوده؟ 
واقعیت این است که مراقبت و اقتصاد مقاومتی که حرفهای پوشال است. مراقبت از چه چیز؟ به فرض که طرف مقابل تعهداتش را انجام نداد، رژیم چه کار می‌خواهد بکند، اورانیومها که خارج شده، قلب اراک که درآمده و سیمان شده، سانتریفوژهای هم که انباری شده و حداقل این است که قابل برگشت به این سادگی‌ها نیستند، بنابراین رژیم چه اقدامی می‌خواهد و می‌تواند بکند؟ اقتصاد مقاومتی هم که به قول خودشان لقلقة زبان شده است. تنها پاسخ این سؤال می‌ماند که منظور خامنه‌ای از پرداخت هزینه سنگین چیست؟ 
آری، یک هزینه سنگینی واقعاً پرداخته شده که از جیب مردم بوده است، همان که مهره‌های رژیم بارها از آن صحبت کرده‌اند؛ 700میلیارد دلار درآمد و چپاول و به باد رفتن آن.
اما روشن است که منظور خامنه‌ای این هزینه نیست، بلکه منظورش در یک کلام هزینه سنگینی است که از نظام ولایت پرداخته، که آن هم عقب‌نشینی استراتژیک از ضامن بقای نظام ولایت است که سالها به آن دل بسته بود و حالا در شرایط خفگی از بحرانها و تحریمها به دست کشیدن از آن تن داده است. به همین دلیل گفت که در این مورد ممنون خارجیها نباشید که با ما معامله کردند، ممنون من باشید که به این عقب‌نشینی رضایت دادم.
آری، ضعف بی‌سابقه ولایت و نظامش واقعیتی است که برای همه مردم روشن است و این خودآگاهی مردمی، در حرکتهای اعتراضی گسترده و مداوم آنها به خوبی قابل فهم است.

Wednesday, January 13, 2016

حذف كانديداهاي باند رقيب در انتخابات


 تشديد مخاصمات آخوندها در آستانه نمايش انتخابات و زمينه سازي حذف كانديداهاي باند رقيب
خامنه اي در صدد آمار سازي نجومي براي نمايشي است كه با تحريم عموم مردم مواجه است
رویارویی و جنگ قدرت دروني رژيم آخوندي در آستانه نمايش انتخابات مجلس و خبرگان ارتجاع به نحو بيسابقه یی شدت یافته و خامنه اي براي حذف كانديداهاي باند رقيب برنامه ريزي مي كند. این در شرايطي است كه رژيم ولايت فقيه پس از پذيرش توافق اتمي و شكستهاي پي در پي در سوريه با بحرانهاي بيشمار داخلي و خارجي مواجه است.
از سوي ديگر در حاليكه مردم ايران بيش از هميشه اين نمايش سخيف را طرد و تحريم مي كنند، خامنه اي براي تقلبهاي نجومي و اعلام آمار و ارقام چندين برابر بزرگنمايي شده زمينه سازي مي كند. او به صراحت خطاب به ائمه جمعه گفت: «مسأله‌ مهم درباره‌ انتخابات، حضور حداکثری است. هر چه جمعیت بيشتر در انتخابات شركت كند، استحكام نظام و اعتبار كشور بالاتر خواهد رفت... انتخابات هم بحمدالله آزاد است، هم مايه‌ آبرو و اعتبار در خارج از كشور است؛ در جو جهاني، حقيقتاً اين انتخابات مايه اعتبار و آبرو است. بنابراين خود انتخابات، يك امر بسيار مهم و يك نعمت بزرگ است. بعضي‌ها خوششان مي‌آيد دائم بر كوس نامطمئن بودن انتخابات بدمند اين خيلي عادت بدي است، مرض بدي است، انتخابات سالم است... تخلف سازمان‌يافته مطلقاً وجود ندارد؛ ...[نبايد]كسي ادعا كند در اين انتخابات خيانت شد يا تقلب شد. ... انتخابات در همه‌ دوره‌ها سالم بوده» است.( سايت خامنه اي- ۱۴ دی۹۴)
رسانه هاي حكومتي در روز ۱۵دي به نقل از احمد جنتي از نزديكان خامنه اي و دبير شوراي نگهبان نوشتند: برخي كانديداهاي خبرگان «قمارباز و مشروب خوارند و برخي مشكلات اخلاقي دارند. برخي كت و شلواري و برخي زن هستند. آنها كه جزو شكست‌خوردگان عرصه سياست هستند به دنبال آن هستند تا دوباره بر كرسيهاي مجلس بنشينند.. اين افراد چنانچه بتوانند اكثريتي در خبرگان داشته باشند نفوذيهاي خود را به اين مجلس مي‌كشانند و در غير اين صورت اقليتي قدرتمند و سر و زبان‌دار تشكيل مي‌دهند كه خبرگان را به هم بريزند و هميشه براي اكثريت مانع‌تراشي كنند. اگر خداي نكرده آنها موفق به اين كار شدند به دنبال اين هستند كه بحث شوراي رهبري را مطرح كنند. طرح موضوع شوراي رهبري بسيار بد و زشت است. قدرت آن است كه رهبري بر عهده يك نفر باشد در غير اين صورت قدرت ميان چند نفر تقسيم مي‌شود».
از سوي ديگر «جامعه مدرسين مبارز» و «جامعه روحانيت مبارز» متعلق به باند خامنه اي، در يك اقدام خصمانه رفسنجاني را از ليست كانديداهاي خود براي خبرگان حذف كرده‌اند (خبرگزاري فارس متعلق به سپاه پاسداران- ۱۶دي۹۴). در حاليكه رفسنجاني معمولا در ليستهاي اين دو گروه قرار داشت.
خامنه اي در سخنراني خود براي ائمه جمعه گفت: «اگرچنانچه آدم ناصالحي است، راهش ندهيم...در هرجايي كه انتخابات هست - آدمي باشد كه صلاحیت نداشته باشد و ما اغماض كنيم... باطل كردن حق مردم است، خراب كردن حق مردم است؛ اين هم ضد حق الناس است». وي در عين حال وحشت خود را از تكرار قيام ۱۳۸۸ ابراز داشت و با تأكيد بر اينكه «همه بايد نتيجه انتخابات را بپذيرند» گفت: «در سال ۸۸ يك حرف منكر و مستنكری مطرح كردند كه تقلب شده است و بايد انتخابات برهم بخورد؛ ....من نمي دانم كه اين خسارتهايي كه در سال ۸۸ بر ما وارد شد كِي جبران بشود؟! هنوز جبران نشده است».
شوراي ملي مقاومت در اجلاس مياندوره یی خود در روزهای ۲۸ و ۲۹ آذر ماه تأكيد كرد: «نمايش انتخابات مجلس و خبرگان نظام آخوندي -كه مثل ديگر انتخابات اين رژيم كشاكشي بين سرسپردگان ولايت فقيه بر ضد مردم ايران است- ازسوي مردم و همه نيروهاي آزاديخواه ايران تحريم و طرد مي شود. اين نمايش از هم اكنون به صحنة جنگ و جدال باندهاي متخاصم حاكميت تبديل شده است. موضوع اصلي مخاصمات دروني رژيم چاره جويي براي نجات نظام از مهلكه بحرانهايي است كه موجوديت آن را تهديد مي كند. كشاكشهاي نمايش انتخابات و هشدارهاي روزمرة سران جناحهاي رقيب، ازيك سو موقعيت ضربه خوردة ولي فقيه و از سوي ديگر هراس كل رژيم از قيام و خيزش مردم در اثر شقه و شكاف در بالاي حاكميت را بازتاب مي كند».
دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران
۱۷دی ۱۳۹۴ (۷ ژانویه ۲۰۱۶) 

   كانال تلگرام كمپين ”براي آزادي ايران
https://telegram.me/for_free_iran

Tuesday, January 12, 2016

حمله به سفارت عربستان، چرا؟



صورت مساله
-   روابط ايران و عربستان پس از انقلاب57 مسير پر تنشي را طي كرد ، طي اين سالها بارها و بارها مناسبات دو كشور به دليل دخالت هاي نظام ولايت در حج و امور داخلي عربستان به تنش افتاد تا اينكه در سال1382 آمريكا پس از اشغال عراق و تحويل آن به ايران، نگراني‌هاي امنيتي عربستان به افزايش چشمگيري پيدا كرد، بعد از توافق مذاكرات هسته اي آمريكا با حكومت ايران و حمايت نسبي آمريكا از ايران و حوثي‌ها در يمن، اين روند، ديگر براي عربستان قابل تحمل نبود و اين كشور متوجه شد كه بايد خودش مساله دفاعي خودش را در برابر دخالت حكومت آخوندها حل و فصل كند، سردبیر دیپلوماتیک تلویزیون CNN در اين باره گفته بود: «عربستان سعودی و دیگر کشورهای منطقه به این نتیجه رسیده‌اند که باید برای دفاع از خودشان روی پای خود ایستاده و باید خود در فکر دفاع از خودشان باشند».
تايم نيز بعد از حادثه اخير ميان عربستان و حكومت ايران نوشت: «عربستان سعودي سال 2016 به‌طور كامل از زير سايه روابط با قدرت بزرگ كه موجوديت آن را از زمان ايجاد اين كشور در سال 1932 تحت‌الشعاع قرار داده بود، خارج شد» و نوشت؛ «محصول اين اتفاق اين بود كه رياض فراتر از نفوذ واشنگتن قرار گرفت». يعني عربستان وقتي ديد كه از طرف آمريكا حمايتي در برابر دخالت‌ها و تجاوزات حكومت ايران وجود ندارد؛ تصميم گرفت كه بدون چشمداشت و انتظار از آمريكا، به اتكاي خود و ائتلافي از كشورهاي عربي و منطقه اي در براير دخالت‌هاي حكومت ايران از خود «دفاع» كنند. 
در پي يك سلسله دخالت هاي تروريستي نظام آخوندي در عربستان كه  از طريق عواملش صورت مي گرفت؛ عربستان در 12دي اقدام به اعدام شيخ نمر باقر النمر، به همراه 46 نفر ديگر كرد.  نظام آخوندي كه فرصت را غنيمت ديده  بود اقدام به پاتك به عربستان كرد و در اين رابطه  اقدام به آتش زدن و اشغال سفارت عربستان در تهران و مشهد كرد ، متعاقبا عربستان و چند كشور عربي ارتباط ديپلماتيك خود با حكومت ايران را قطع كردند؛ شوراي امنيت و چندين كشور ديگر اقدام حكومت ايران را محكوم كردند و يك سلسله از تحولات داخلي، عربي، منطقه اي و بين المللي از اين نقطه به بعد كليد خورد. به اين ترتيب تنش ساليان بين حكومت ايران و عربستان به كيفيت جديدي بالغ شد.
توضيح: شيخ نمر اهل عربستان بوده و ده سال در قم درس طلبگي خوانده بود و  از سوي نظام آخوندي در مناطق شيعه نشين عربستان فعاليت مي كرد و به دنبال جدا سازي اين مناطق از كليت كشور عربستان بود، اين شيخ توسط حكومت ايران حمايت و پشتيباني مي شد.
تاريخچه روابط پر تنش ايران و عربستان 
براي فهم بهتر علت تنش كنوني ميان عربستان با حكومت ايران بهتر است نگاهي به رابطه اين دو كشور در سال‌هاي گذشته بياندازيم: 
1365: در پي درگيري ميان حجاج و سربازان سعودي 400نفر از جمله 300حجاج ايراني در مكه كشته شدند. 
1365: حمله به سفارت عربستان سعودی در تهران و اشغال آن و گروگانگیری کارکنان آن و تهاجم عناصری از سپاه پاسداران و بسیج به آنها، تهاجمی که به مصدوم شدن تعدادی از کارکنان سفارت و کشته شدن یکی از آنان به‌نام ساعد الغمزی منجر شد. به دنبال آن سفارت عربستان درتهران آتش كشيده شد. به دنبال اين حوادث، دولت رياض روابط ديپلماتيك خود با ايران را قطع كرد
1369: دو كشور روابط خود را اصلاح كردند. 
1375: عمليات خُبَر توسط مزدوران وابسته به حكومت ايران در 5تيرماه 75 انجام شد ـ در اين عمليات 19پرسنل نظامی آمریکا کشته و 500نفر مجروح شدند. بمب‌گذاری برجهای الخوبر، كه در يك مجتمع مسکونی صورت گرفت و مرگبارترین حمله تروریستی علیه نیروهای آمریکایی بعد از بمب‌گذاری مقر تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت در سال 1361 بود. لوئیس فری رئیس سابق FBI اعلام کرده بود که حكومت ایران و عوامل آن در پشت این انفجار بودند اما دولت آمریکا در چارچوب مماشات با آخوندها اجازه انتشار اطلاعات آن را نداده بود. . 
1382: ايالات متحده امريكا پس از اشغال عراق اين كشور را به شيعيان وابسته به حكومت ايران تسليم كرد. اين امر باعث افزايش نگراني‌هاي امنيتي عربستان سعودي شد. 
1387: افرايش نفوذ ايران در عراق و مطالبات سياسي اقليت‌هاي شيعه درمنطقه خليج، باعث نگراني دولت‌هاي منطقه و منجمله عربستان شد. 
1389: عربستان سعودي در بحرين با مزدوران شورشي وابسته به حكومت ايران درگير شد و با فرستادن يكان‌هاي نظامي آنها را به شكست كشاند. 
1389: حكومت تهران توسط دو شهروند ايراني اقدام به ترور عادل الجبير، وزير امور خارجه فعلي عربستان سعودي و سفير پيشين اين كشور در واشنگتن را كرد كه با دستگيري هر دو نفر اين توطئه خنثي شد. 
1389: قتل دیپلومات عربستان سعودی حسین قحطانی هنگام تردد به مقر کنسولگری عربستان سعودی در کراچی
1389: به دیپلومات عربستان سعودی در مشهد تهاجم شد
1389: شروع جنگ نيابتي عربستان و نظام آخوندي در سوريه ـ در درگيري‌هاي سوريه، حكومت ايران وحزب الله لبنان از حكومت اسد و عربستان سعودي از مخالفان حكومت اسد حمايت كردند. ايران و حزب الله نيروهاي نظامي خود را به سوريه فرستادند و در صف نظام اسد جنگيدند. 
اسفند 1393: عربستان عليه حوثي‌هاي يمن كه از طرف حكومت ايران حمايت مي شدند و پيشروي قابل ملاحظه اي در تصرف كل يمن كرده بودند؛ وارد جنگ شده و حملات هوايي سنگيني را آغاز كرد. 
تير 1394: در روند مذاكرات هسته اي با كشورهاي 5 + 1 روابط حكومت ايران با غرب باعث افزايش نگراني‌هاي عربستان سعودي و ديگر كشورهاي عرب حاشيه خليج شد، عربستان به اين نتيجه رسيد كه بايد روي پاي خودش در برابر دخالت هاي نظام آخوندي بايستد واِلا قافيه را باخته است. 
شهريور 1394: حادثه منا رخ داد كه در اين ميان صدها ايراني كشته شدند؛ عربستان اعلام كرد كه به دخالت نظام آخوندي در اين حادثه مشكوك است. متقابلا تهران نيز عربستان سعودي را به بي توجهي و عدم ارائه تعداد صحيح قربانيان متهم كرد. 
روند حوادث اخير 
12دی 94 – اعدام شيخ نمر روحاني وابسته به نظام آخوندي در عربستان
13دی 94 – حمله عوامل حكومت ايران به سفارت عربستان سعودی در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد ، متعاقب آن دکتر عبداللطیف الزیانی دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس در بیانیه‌ای اظهارات خصمانه و تحریک‌آمیز حكومت ایران علیه عربستان سعودی را محکوم کرد و آن را دخالت روشنی در امور داخلی عربستان سعودی دانست. ، در همين روز وزیر خارجه عربستان سعودی در یک کنفرانس مطبوعاتی در ریاض قطع رابطه با حكومت ایران را اعلام کرد. 
14دی 94 - دولت سودان سفیر حكومت ایران و دیپلوماتهای این کشور را در اعتراض به حمله به سفارت عربستان در تهران اخراج کرد. 
15دي 94 - شورای امنیت سازمان ملل‌متحد تهاجم به سفارت عربستان سعودی در ایران را محکوم کرد و در بیانیه‌ای از حكومت ايران خواست از نمایندگیهای دیپلوماتیک در خاکش حفاظت کند. 
15دي 94 - بحرین تمامی پروازها از آن کشور به ایران و از ایران به بحرین را متوقف کرد. بحرین یک روز پیش از آن نیز از تصمیم خود برای قطع رابطه با حكومت ایران در اعتراض به حمله به سفارت عربستان در تهران خبر داده بود. بحرین به هیأت دیپلوماتیک حكومت ایران در منامه ۴۸ ساعت فرصت داده‌ بود تا خاک آن کشور را ترک کنند. ، قطر نيز حملات به اماکن دیپلوماتیک عربستان سعودی در ایران را محکوم کرده و سفیر خود در تهران را فراخواند
16دي 94 - سفیر نظام آخوندی در عربستان سعودی همراه با 54تن از دیپلومات تروریستهای این نظام به تهران برگشتند ، سودان، بحرین و جیبوتی روابط دیپلوماتیک خود را با حكومت ایران قطع کردند. 
17دي 94 - سومالی سفارت حكومت ایران را در موگادیشو تعطیل کرد و روابط خود را با این نظام قطع کرد. ، پادشاه اردن ملک عبدالله دوم در تماس تلفنی با ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی حمایت اردن را از قطع رابطه عربستان با ایران اعلام کرد. 
18دي 94 - به گزارش خبرگزاری فرانسه، عربستان سعودی 4نفر از عوامل حكومت ایران را محاکمه می‌کند. یکی از این افراد به جاسوسی متهم شده است و سه تن دیگر در ارتباط با تروریسم محاکمه می‌شوند. ، وزیر خارجه بنگلادش حمله اخیر به سفارت عربستان سعودی در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد را به‌شدت محکوم کرد. وی این اقدام را نقض کنوانسیونهای بین‌المللی دانست. 
... اين روند متوقف نشده و در حال حاضر ادامه دارد. 
مواضع اوليه حكومت ايران بعد از اعدام شيخ نمر
-   بعد از انتشار اخبار اعدام شيخ نمر، حكومت آخوندي به ويژه شخص خامنه اي با راه اندازي دود و دم بسيار زياد؛ شروع به تهديد عربستان كرد و گفت كه از عربستان به خاطر كشتن شيخ نمرانتقام خواهد گرفت ، خامنه‌ای زمينه سازي حمله را فراهم كرد و گفت: «دست انتقام الهی گریبان سیاستمداران سعودی را خواهد گرفت» باند روحاني نيز از طريق وزارت امور خارجه و  احضار کاردار ریاض؛ به وي هشدار داد و گفت: «عربستان تاوان سختی خواهد داد» ، همچنين یکي از عناصر باند رفسنجانی تهديد كرد: «اقدام عربستان بی‌پاسخ نمی‌ماند، ایران (هر دو باند)  در این مورد وحدت استراتژیک دارند» 
-   بنابراين پيشاپيش روند حوادث مشخص بود كه به چه سمتي خواهد رفت.
حمله به سفارت عربستان و بررسي اهداف آن
متعاقب مواضع اوليه هر دو باند عليه عربستان؛ عناصري از نظام اقدام به آتش زدن و اشغال سفارت عربستان در تهران و مشهد كردند. اين اقدام توسط مفسران خارجی و حتی برخی رسانه‌ها و مهره‌ها حکومتی «ابلهانه» توصیف شد؛ آيا اين اقدام خودبخودي بود؟ ، آیا اين ناشی از یک اشتباه محاسبه بود؟ یا با آگاهی از عواقب آن دست به چنین اقدامی زده شد؟
در پاسخ به سوالات: 
-   بعد از شكست‌هايي متعددي كه حكومت ايران و به صورت مشخص، شخص خامنه اي كه در داخل و در منطقه با آن مواجه بود و با توجه به روند انتخابات كه  نياز به يك «بحران» براي سرپوش قلع و قمع هايش داشت؛  اعدام شيخ نمر را يك فرصت تلقي كرده و به دنبال  سوء استفاده و راه اندازي يك  بحران برآمد تا زير سايه اين بحران و دود و دمي كه راه مي افتد؛ در گام نخست اندک روحیه‌ ای به ریزشی های نظامش در داخل و خارج ایران بدهد 
-   يكي ديگر از  اهداف خامنه اي از اين بحران سازي، در هم ريختن پروژه باصطلاح تعامل روحاني بعد از برجام بود. چرا كه با ايجاد چنين رسوايي بين اللملي و منطقه اي فرش از زير پاي باند روحاني و رفسنجاني در مسير تعامل كشيده مي شد؛ خبرگزاري ايلنا نوشت: «اين اقدام (توسط باند خامنه اي)  براي تضعيف دولت بوده و مصرف انتخاباتي داشته است». 
-   همچنين اگر خامنه اي مي توانست اين بحران را با  مهندسي مناسب پيش ببرد؛ مي  توانست درامر انتخابات ازآن براي حذف رقيب بيشترين استفاده را بكند..
-   از اين رو اين اقدام با آگاهي كامل و به صورت مشخص از طرف باند خامنه اي، براي تحقق هدف‌هاي فوق كليد خورد. 
واكنش عربستان و كشورهاي عربي و جوامع بين المللي
عربستان به اين عمل تروريستي واكنش تندي نشان داد ، واکنش شدید و قاطع دولت عربستان به حمله «عناصر حکومت آخوندی به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد» در صدر اخبار منطقه و جهان قرار گرفت؛ به‌ خصوص که بحرین و سودان و جیبوتی نیز در همبستگی با عربستان بلافاصله روابط خود را با حكومت ايران را قطع کردند و امارات نیز سطح مناسبات سیاسی خود با حكومت ايران را به کاردار تنزل داد و کویت سفیر خود در تهران را فراخواند. 
اين عكس العمل برق آساي عربستان، براي سران نظام شوكه كننده بود و به قول خودشان هرگز انتظار چنين واكنشي از سوي عربستان را نداشتند؛ چرا كه بعد از اين همه شكست و درهم شكستگي داخلي و بين المللي ولي فقيه، همچنان سر در برف، فكر مي كردند كه در تعادل قبلي باآنها تنظيم مي شود و به قول مفسرين، عربستان با  اين اقدام خود يك پيام بسيار روشن از تعادل جديد منطقه به نظام آخوندي  و كشورهاي منطقه و جوامع بين المللي ارسال كرد.
واكنش جوامع بين المللي
-   در ارتباط با اقدام حكومت ايران، كشورهاي مختلف در  يك نمايش هماهنگ، در همدردي با عربستان حكومت ايران را محكوم كردند.
-    شورای امنیت ملل‌متحد نیز حكومت ايران را به‌خاطر حمله به سفارت عربستان محکوم کرد و از حكومت ايران خواست تا «از دیپلوماتها و دارایی‌های سفارت‌خانه‌ها در ایران حفاظت کند». 
-   دو دولت روسيه و چين كه عملا متحد حكومت ايران هستند، نيز حمله به سفارت سعودي در تهران وكنسولگري آن در مشهد، را محكوم كردند. صالح العرموطي استاد قانون بين‌المللي و رئيس سابق كانون وكلاي اردن گفت: «محكوم نمودن مسكو و چين به منزله اعتراف رسمي دخالتهاي آشكار و خطرناك ايران در امور كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس و هم‌چنين كشورهاي عربي»
متهم كردن عربستان به آتش زدن سفارت خانه خود
بعد از محكوميت كشورهاي عربي و شوراي امنيت، حكومت ايران به پرت و پلا گويي‌هاي آشكاري افتاد و در گام نخست؛  عربستان را به عنوان طراح اين ماجرا معرفي كرد: 
-   خرازی، سفیر سابق رژیم در فرانسه گفت: «شما یک سازماندهی می‌بینید، تا این اتفاق می‌افتد عربستان سعودی به تعطیلی مناسبات خودش با ایران می‌پردازد؛ متعاقب آن بحرین، متعاقب آن سودان و اتفاقاتی که شما دارید مشاهده می‌کنید، کاملاً هماهنگ است ، این فضا سازی و فرافکنی که اینها می‌کنند، کاملاً طراحی شده است». 
-   بعد در مطبوعات همين نظام گفته شد كه حمله به سفارت عربستان در ایران كار نفوذیها بوده است گیرم از آدم های نادان هم استفاده کردند. . . حتماً دو گروه بودند شواهد هم نشان می‌دهد دوگروه بودند، گروه پشت، پشت کار، و این‌که رهبری می‌کردند از خود دشمن‌ها بودند می‌خواستند این کار را به‌وجود بیاورند و بعد توپ را که افتاده بود در آنطرف، به دست دشمن بدهند دشمن دست بالا بگیرد و بگوید من قطع می‌کنم و كرد....  
چرخش 180درجه‌ ای و عقب نشنيي آسانسوري از مواضع پيشين 
-   بيش از 48 ساعت نگذشته بود كه با يك چرخش 180درجه‌ اي در درون نظام روبرو بوديم و تهاجم و بگير و ببند اوليه و مجازت مي كنيم،  گوشمالي مي دهيم و.... جاي خود را به آه و ناله و ابراز وحشت داد. چرا كه هر دو باند نظام، يك اشتباه فاحش در برآوردشان از عربستان داشتند و اينكه انتظار چنین عکس‌العمل سنگینی از طرف عربستان و متحدانش را نداشتند و اين نشان مي داد كه فهم درستي از تعادل جديد منطقه و جايگاه در هم شكسته حكومت ايران بعد از شكستهاي پياپي و جام زهر و عقب نشيني‌هاي آسانسوري نداشته‌اند. آصفی، سخنگوی پیشین وزارت‌خارجه گفت: «اینکه به این سرعت بیایند به سمت قطع رابطه این را کسی پیش‌بینی نمی‌کرد». 
-   بعد از حادثه سفارت گيري؛ ظريف و وزارتخارجة دولت روحاني اقدام به برقراري تماس‌هاي گسترده اي با دولتهاي مختلف كرد، بخشي از اين تماسها، براي اطمينان دادن در مورد اجراي برجام بود ولي بخش عمده آن در واقع التماس و درخواست از اين كشورها و مشخصاً آمريكا براي ميانجيگري و رساندن پيام‌هاي آشتي جويانه و منت كشانه حكومت ايران به عربستان بود
-   تايم نوشت: «وزيرخارجه آمريكا جان كري بلافاصله بعد از شورشهاي ضد سعودي كه مقرهاي ديپلوماتيك سعودي در ايران را نابود كرد با وزيرخارجه ايران محمد جواد ظريف تماس گرفت تا اين موضوع را مورد بحث قرار دهد. وي سپس به متناظر سعودي خود وزيرخارجه عادل جبير زنگ زد اما به وي گفته شد كه سعودي‌ها خواهان صحبت با وي نيستند . اين بدترين كم محلي به آمريكا توسط عربستان سعودي بعد از آن بود كه شاه عبدالله ابن عبدالعزيز آل سعود ديدار پرزيدنت باراك اوباما از اين پادشاهي در 28مارس 2014 را كوتاه كرد». 
-   ابراهيم جعفري وزير خارجة عراق گفت: «همه دنيا بدانند كه دولت ايران با حمله به سفارت عربستان موافق نبوده است». 
-    وزارت‌خارجه حكومت  ايران هم طی یک نامه رسمی به شورای امنیت به‌خاطر حمله به سفارت عذرخواهی کرد و قول داد که «دیگر این‌گونه تهاجمات علیه نمایندگیهای دیپلوماتیک را تکرار نخواهد کرد» 
-   روحاني و ظريف مستمرا تأكيد كردند كه بايد با عاملان و آمران حمله به سفارت عربستان برخورد قضايي صورت بگيرد. علت چنين واكنش‌هايي از طرف دولت روحاني براي مقابله با پيامدهاي اين قضيه، اعم از پيامدهاي سياسي، نظامي و اقتصادي آن بود و تلاش مي كردند كه به هر ترتيب ممكن جلوي آثار مخرب اين كار را بگيرند. . 
-   سردمداران و رسانه های حکومتی نيز حمله به سفارت را «اقدامات مشکوک» و «غیرقابل قبول» خواندند و وعده «رسیدگی سریع قضایی» و «مجازات عاملان» دادند و تأکید بر این داشتند ‌که حمله توسط «نیروهای مؤمن و حزب‌اللهی صورت نگرفته است». 
-   ایسنا نتيجه گرفت: «‌حملات (به سفارت و کنسولگری عربستان)  باعث شد تا توپ از زمین عربستان با گل به خودی عده‌یی به زمین ایران بیفتد. در صدر اخبار رسانه های جهان در روز گذشته نه اعدام شیخ نمر، بلکه حمله به سفارت عربستان در تهران بود. . . در حال حاضر ایران به جای این‌که عربستان را محکوم کند باید پاسخگوی رفتار شهروندان خود در قبال یک سفارت خارجی باشد» 
مواضع باند رفسنجاني 
ضربه‌یی که نظام آخوندی در پی حمله به سفارت عربستان در تهران خورد، چنان بود که باعث شد موج بلند بحران، رو به داخل خود نظام برگردد. اکنون هر باند تقصیر را به گردن دیگری می‌اندازد و به این ترتیب، جنگی بر جنگهای درونی نظام اضافه شد
باند رفسنجانی - روحانی حرفشان این است که باند خامنه‌ای برای موش انداختن در دیگ تعامل، اقدام به این کار کردند
-   جهانگیری معاون اول روحانی گفت: «نمی‌شود که در کشور یکی بگوید دنبال تعامل با دنیا هستیم و یکی برود سفارت بگیرد» 
-   روزنامه مردم‌سالاری نوشت: «تخریب‌چیهای داخلی چه خودسر باشند و چه از رئوس پیدا و پنهان خود دستور بگیرند، مطمئناً مترصد این بوده و هستند تا از هر بهانه‌یی کوچک خنجر تیزی بسازند تا در پشت دولت فرو کنند. اینان قطعاً می‌دانستند که با به آتش کشیدن سفارت یک کشور، آن چه ظریف و گروهش در طی این سالها رشته‌اند را پنبه می‌کنند. عربهای وهابی توپ را به همراهان افراطی خود در داخل پاس دادند و آنها نیز با گل به خودی در دقیقه یک جواب این محبت را دادند». 
-   صادق زیبا کلام، یکی از اعضای باند رفسنجانی نوشت: «اگر عده‌یی می‌خواستند برنامه‌ریزی کنند تا تلاشهای دوساله دیپلوماسی دولت روحانی را بر باد بدهند، از این قشنگ‌تر نمی‌توانستند برنامه‌ریزی کنند. گویی عده‌یی اصرار داشتند و دارند تا این پیغام را به جهانیان برسانند که فریب لبخندهای ظریف… را نخورید؛ هیچ‌چیز تغییر نکرده و توانمندی لازم در دست ماست. گویی عده‌یی اصرار دارند به دنیا اعلام کنند چهره نادرستی که دشمنان ایران اسلامی سعی می‌کنند از ما در دنیا ترسیم کنند، خیلی هم نادرست نیست». 
-   روزنامه حکومتی اعتماد نيز نوشت: «اگر دستگاه قضایی پرونده دستگیر ‌شدگان را شفاف کند، شاید افراد بیشتری مرتبط با برخی از گروه های سیاسی اصول‌گرا در این اقدام خلاف منافع کشور پیدا شود که البته انتظار می‌رفت در این زمینه حداقل شجاعت را به خرج دهند و با اسم و رسم خود را معرفی کنند و مسئولیت کار را پذیرا شوند». 
مواضع باند خامنه اي 
در مقابل، باند خامنه‌ای هم حرفهای مختلف و متناقضی زدند ولي مسئؤليت اين كار را برعهده گرفته و علت را در بي عملي باند رقيب جستجو كردند: 
-    روزنامه وطن امروز: «قطعا اصلی‌ترین عامل در ماجرای ورود به سفارت آل‌سعود در تهران، انفعال دولت ایران در مقابل اقدامات ضدایرانی این پادشاهی است». همین روزنامه در مقاله دیگری تحت عنوان «انقلابی‌گری جوانان ایرانی و تأثیر آن بر رفتار ظالمان» با دفاع و تمجید از عناصر مهاجم، دیپلوماسی روحانی را هدف قرار داد و نوشت: «حرکت پیشرو مردم توانست حساب ذخیره قدرت نرم جمهوری اسلامی را که با عقب‌نشینی‌های مکرر دیپلوماتیک، تضعیف شده بود با دوپینگی ویژه سرشار کند. حال تصور کنید اگر به چنین نمایه قدرتمندی، ابزارهای پیشرفته «دیپلماسی انقلابی» نیز اضافه شود، برش نظام تا چه اندازه در فضای بین‌المللی بیشتر می‌شود». 
-   خبرگزاری تسنیم متعلق به نیروی تروریستی قدس «بی‌غیرتی و بی‌لیاقتی» دولت روحانی را علت بروز این ماجرا دانست و نوشت: «زمانی که اجازه ملاقات وزیر خارجه و رئیس‌جمهور ایران با وزیر خارجه و پادشاه عربستان داده نشد، وزیر خارجه ایران پای میز امیر کویت زانو زد تا واسطه شود… این ننگ، بی‌غیرتی و ترویج بی‌لیاقتی است که برای هر مسلمانی غیرقابل تحمل است. از ابتدا مشخص بود که این برجام بی‌فرجام نمی‌تواند به نفع ملت باشد. امروز بیشترین توطئه‌ها صورت می‌گیرد و رهبری به‌شدت ایستاده و تنهاست» 
ضربة سنگين به باند رفسنجاني ـ روحاني
-   رفسنجاني و روحاني درباره مهمترين دستاورد برجام گفته بودند: اولاً سايه و تهديد جنگ را از سر نظام دور كرده است؛ ثانياً دنيا يا در واقع غرب و آمريكا را قانع كرد كه نظام اهل تعامل و مذاكره است و خلاصه آدم شده است! اما معني و پيام اين سفارت گيري درست معكوس اين هر دو بود. يعني اولاً ساية جنگ و اين بار جنگ با عربستان و ائتلاف 35كشور روي سر حكومت ايران افتاده است و خيلي از تحليلگران دربارة احتمال چنين جنگي در منطقه صحبت مي كنند. ثانياً، همان طور كه در خود نظام هم اذعان مي كنند، دنيا فهميد كه در اين حكومت هيچ چيزي تغيير نكرده و دربِ اين نظام همچنان بر پاشنة تروريسم، گروگانگيري و حمله به سفارتخانه‌ها و استفاده از وحشيانه ترين شيوه‌ها در برخورد با مسائل خارجي و دولت‌هاي ديگر مي چرخد.  و اينگه به چنين حكومتي كه به هيچ قاعده و قانون شناخته شدة بين المللي كه حتي فاشيسم هيتلري هم آن را به رسميت مي شناخت و رعايت مي كرد، پايبند نيست، چطور مي شود اعتماد كرد؟ 
-   در نتيجه حتي اگر برجام را آن طور كه همين الان بسياري در سنا و كنگرة آمريكا خواستار نفي آن هستند، به كلي باطل نكند، طبيعي است كه طرف‌هاي مقابل را به فكر مي اندازد كه بندها و نظارت‌ها و تضمين‌ها را هر چه محكمتر بكنند و يك گره ديگر بر گره‌هاي قبلي اضافه كنند تا چيزي در بند و بست با اين نظام از دست در نرود.. 
چند نتيجه: 
1.   خامنه‌ای با حمله به سفارت در آستانه انتخابات، می‌خواست با یک تیر چند نشان بزند و با این «فتح‌الفتوح!!!» اولا؛ هم روحیه نیروهای خودش را ترمیم کند، ثانيا؛ سرمایه‌گذاریهای باند رفسنجانی روحانی برای تعامل را به باد دهد؛ ثالثا؛ در پناه آن، کاندیداهای رقیب را قلع و قمع کند. اما حالا، این تیر کمانه کرده و همه نقشه هایش به هم خورده است. این‌که در انتخابات چه خواهد کرد، معلوم نیست. اما مشخص است که با موضعگیری قاطع عربستان و کشورهای منطقه و محکومیت بین‌المللی قطعا حكومت آخوندها در مخمصه و تنگنای شدیدی گرفتار شده اند.. 
2.   باند رفسنجانی روحانی هم حال و روز بهتری ندارد. آنها، همان‌طور که خودشان اذعان می‌کنند، همه وعده‌ها و آرزوهایشان را بر باد رفته می‌بینند و دل سوخته از این هستند که همه پی بردند که چیزی در این حكومت تغییر نکرده و اينكه  تا وقتی ولی‌فقیه هست، چيزي تغییر نخواهد کرد. 
3.   در اين دوران بي هيچ ترديدي و به صورت كاملا قانونمند، هر مساله اي، به تشديد تضادهاي دروني نظام منجر مي شود. اين مساله نيز به تشدید کیفی تضادهاي دروني نظام منجر شده است و ما در ادامه اين روند باز هم بیشتر شاهد جنگ هژمونی بين اين دو باند خواهیم بود. به این ترتیب در این جریان، هر دو باند و کل نظام بازنده شدند و نه يك گل بلكه سريالي  از  گل به خودي زدند. 
4.   از اين رو بادی که نظام ولایت طي اين ساليان کاشته است، اکنون به توفان تبدیل شده است. عربستان در رأس ائتلاف نظامی کشورهای اسلامی مي گويد: «حكومت ایران باید دست از دخالتهای تروریستی و جنگ‌افروزانه در منطقه بردارد یا با عواقب آن روبه‌رو شود». عربستان و کشورهای متحد او در ائتلاف ضدتروریستی، تا کنون نشان داده‌اند از آنجا که پای امنیت خودشان در میان است؛ از آنجايي كه ديگر چشمداشتي به آمريكا ندارند و بايد روي پاي خودشان حركت كنند؛ حرفشان جدی است! یعنی پس از زهر اتمی، اکنون خامنه‌ای و نظامش با تهدید بزرگ دیگری مواجه شده است که تنها راه کنار زدن آن سرکشیدن جام زهر منطقه‌ ای است. آیا خامنه‌ای می‌تواند در حالی‌که در بن‌بستهای همه‌جانبه گرفتار است و حلقه طناب بحرانها و تحریمها را هم‌چنان بر گردن دارد و در حالی‌که کمترین پایگاه و نقطه اتکای داخلی و خارجی نيز ندارد، از «عمق استراتژیک» خود دست كشيده و جام زهر منطقه‌ ای را هم سر بکشد؟ 
5.   مواضع سريع و صريح عربستان و كشورهاي عربي به خوبي نشان داد كه تا كجا پشم و پيلي خامنه اي در منطقه ريخته است و اين؛ همان پيام طلسم شكستگي يا به عبارتي همان درهم شكستگي ولايت خامنه اي در عرصه داخلي است، يعني اين نظام در دوران سرنگوني خود فقط با سركوب و اعدام و با سيلي صورت خود را سرخ نگه داشته است و اينها همه بينه‌هاي همان چيزي است كه به آن مي گوييم؛ «آمادگي شرايط انقلابي» و اين آن واقعيتي است كه  مردم ايران و همه ما بايد آن را باور كنيم؛ گرد و خاك ها در حال فرو نشستن است و بايد به  «شكار فرصت» بينديشم و خود را براي رويارويي با لحظات شكوهمندي كه در راه است؛ آماده كنيم. بي ترديد؛  خورشيد پيروزي مردم ستمديده ايران در  حال دميدن است؛ فقط بايد پرده پنجره را كمي كنار زد و بعد از 37سال شب سرد و زمستاني اين ميهن؛ به تماشاي سحر نشست.  
پيروز باشيد!
   كانال تلگرام كمپين ”براي آزادي ايران

Monday, January 11, 2016

هفته نه به روحانی


هفته نه به روحاني – توقف به اعدام 
در اين هفته روحاني جنايتكار به فرانسه مي رود، در گذشته هم هيئت هاي اروپايي بودند كه به ايران سفر مي كردند ، آيا انتظار اين نيست كه در اين شرايط همه اروپايي ها و آمريكايي ها اين رژيم را منزوي كنند و كسي وارد معامله اي با آن نشود؟
علت چيست؟
هيئت هاي سياسي غربي كه مي آيند، مطلوب باند رفسنجاني روحاني هستند و اين باند مقاصد خود را با آنها در راستاي خط تعامل دنبال مي كند، 
باند ولي فقيه در شرايط موجود مخالف اين ديدارها و سفرها هستند. چون اينها كه بعد از برجام و توافق هسته يي،  دو چيز را روي ميز نظام مي گذارند، يكي دست برداشتن از صدور تروريسم و دخالت در كشورهاي ديگر و قطع حمايت از گروههاي تروريستي منطقه، يكي هم حقوق بشر و دست برداشتن از اعدام و سركوب و مشخصاً سركوب زنان. علاوه بر اين اين هيئت ها دنبال سرمايه گذاري و بستن قراردادهاي اقتصادي هستند كه البته اين هم در تضاد با خط اقتصادي سپاه و خامنه اي است. 
يعني اين سفرها مثل هيزم براي شعله ور شدن جنگ بين دو باند عمل مي كند، يك باند دنبالش است و برايش سر دست مي شكند و يك باند آنرا  خطرناك مي داند، سفرهايي به ظاهر شيرين ولي زهرآگين كه در واقع هم تعادل نظام را به هم مي زند و هم چهره حقيقي اين رژيم را به غرب مي شناساند.
چه بايد كرد؟
پس كاري كه بايد بكنيم اين است كه چهره حقيقي اين رژيم  و بطور خاص روحاني شياد را به همه غربي ها و جامعه بين المللي بشناسانيم. يعني همين فرصت و ملاقاتها را تبديل به قتلگاهي براي خود اين رژيم بكنيم. 
روحاني با كارنامه اي دوساله از جنايت و شيادي و دروغگويي، هيچ جاي آبادي در كل ايران باقي نگذاشته است ، بيش از دو هزار اعدام كه هر روز به آن اضافه مي شود ،شكنجه و قطع دست و پا – فروش چشم و كليه و مغز استخوان،  بيكاري، تورم، تحريم و ...  همه از دستاوردهاي شوم اين شياد جنايتكار است كه نقاب اعتدال به چهره زده است، پس افشاي جنايت هاي اين شياد دروغگو، وظيفه مبرم هر ايراني است و بايد اين سفرهارا به جام زهري براي روحاني و رفسنجاني و به سوختي براي سرنگوني كل رژيم تبديل كنيم. 
در كارزار اينترنتي كه روزانه برگزار مي شود شركت كنيد، توجه داشته باشید در اين هفته  کمپین اینترنتی را به اوج برسانید و هر جا اسم روحانی و ایران و حقوق بشر  است بایستی جنایات  روحاني را برجسته کنیم.
كمپين نه به روحانی و توقف به اعدام

   كانال تلگرام كمپين ”براي آزادي ايران”https://telegram.me/for_free_iran