Saturday, September 26, 2015

«مگر جیبی برای مردم مانده است؟!»


در حالی‌که استخوان مردم زیر فشار اقتصادی در حال خرد شدن است، روحانی هر روز آمار و ارقام دروغین از بهبود وضعیت اقتصادی ارائه می‌کند. فشار ناشی از تورم و رکود از یک سو و غارت مردم محروم از طرق مختلف توسط دولت از سوی دیگر، باعث شده که نمایندگان مجلس رژیم ـ نه فقط از باند ولی‌فقیه، بلکه از باند رفسنجانی روحانی هم ـ آژیرهای خطر را به صدا درآورده و آشکارا نسبت به انفجار خشم و نارضایتی مردم هشدار دهند. نماینده‌ای به‌نام موسوی‌نژاد در جلسه علنی مجلس ارتجاع می‌گوید:
«برادر عزیزی فرمودند که دولت مرتب از جیب مردم می‌گیرد، من عرض می‌کنم مگر جیبی برای مردم مانده است که بخواهیم از جیب مردم چیزی بگیریم؟ 

… مسؤلان امروز به‌دنبال تأمین منابع بودجه هستند و از این طریق سعی می‌کنند که با گران کردن یا افزایش قیمت حاملهای انرژی به این بودجه دسترسی پیدا بکنند... شما آیا می‌دانید یک خانواده‌ای که تحت پوششکمیته امداد است، قبض برقش الآن بالای 400هزار تومن آمده؟ آیا اطلاع دارید امروز بعضی از خانوارها یک میلیون تومان بابت قبض برق می‌دهند؟ اینها از کجا بیاورند و چطور این را تأمین بکنند؟» (جلسه علنی مجلس ارتجاع – ۲۹/۶/۹۴).

ابعاد غارت از طریق گران کردن چند برابر خدماتی مانند آب و برق و گاز و تلفن و همچنین حاملهای انرژی که در انحصار دولت است، غیرقابل‌تصور است و در هیچ جای دنیا سابقه ندارد تا آنجا که به اعتراف همین نماینده، جدای از سایر هزینه‌های زندگی، تنها مبلغ قبض برق یک خانواده، گاه حتی از کل درآمد آن خانواده بیشتر است. از جمله به اعتراف همین فرد خانوادة‌های تحت پوشش امداد که از فقیرترین اقشارند و ماهانه 40 تا 80هزار تومان مستمری می‌گیرند، چند برابر آن، بایستی بابت برق بپردازند. موسوی‌نژاد ادامه می‌دهد:
«امروز مردم ما مشکل جدی دارند؛ والله مشکل جدی دارند. آدمها و خانواده‌های فقیری که نمی‌توانند هزینه برق را پرداخت بکنند و اداره برق هم می‌رود برق آنها را قطع می‌کند. اینها چه کار کنند؟ ما داریم مردم را به یک بدبختی می‌کشانیم؟ چرا داریم اینکار را می‌کنیم؟ … چرا ما آسان‌ترین راه‌ها را می‌رویم؟ چرا تنها راه را، جیب مردم می‌بینیم؟ به چه دلیل ما داریم به این سمت حرکت می‌کنیم؟ همین امروز من در استان خودم در بوشهر، در دشتستان با وضعیتی روبه‌رو شدم که دیگر در بین مردم نمی‌توانم راه بروم. در خیابان هر کسی را می‌بینیم یک قبض‌هایی را می‌آورند که بالای یک میلیون تومان مبلغ قبض برق است. اینها را چه کسی می‌خواهد جواب بدهد؟» 

بله، ابعاد خشم مردم آن‌چنان است که این نمایندگان رژیم به گفته خودشان جرأت نمی‌کنند در میان مردم حوزه انتخابیه‌شان آفتابی شوند. این فشارهای طاقت‌فرسا، در مناطق محروم از جمله در کردستان، مضاعف است. محمد قسیم عثمانی نماینده مجلس رژیم از بوکان در همین جلسه مجلس می‌گوید:
«تورم و رکود، کمر مردم را شکسته است. تا زمانی که تورم حاکم بود، مردم بار تورم را بر دوش می‌کشیدند. اکنون که رکود بر اقتصاد حکمفرماست، مردم باید بار رکود را نیز تحمل کنند… چنین شرایطی را دولتها و مدیران اقتصادی آنها به وجود آورده‌اند ولی تحمل بار آن همه ناکارآمدی و بی‌برنامگی آنها بر دوش مردم نجیب است. امروز مردم مناطق محروم به‌شدت تحت فشار اقتصادی و معیشتی قرار دارند».

حاصل این فشارهای اقتصادی در مناطق فقیر و محرومی مانند سیستان و بلوچستان چیزی جز فاجعه نیست. حمیدرضا پشنگ نماینده رژیم در مجلس ارتجاع از بلوچستان در 2تیر 94 می‌گوید:
«51 درصد استان ما روستایی است، اما درآمد استان کمتر از 1درصد تولید ناخالص ملی است. دو سوم جمعیت استان از آب شرب محرومند. ماندگاری تحصیل در سیستان و بلوچستان 50 درصد است و 150 تا 200هزار نفر بازمانده از تحصیل داریم. متوسط فاصله مدارس روستایی 30 کیلومتر است و یک سوم از کلاسهای درس در فضاهای غیراستاندارد برگزار می‌شود».

این وضعیت، هیچ اسم دیگری جز فاجعه ندارد؛ اما آنچه که مردم را به آستانه انفجار می‌رساند این است که در حالی که دولت روحانی، این چپاول را با این محمل که درآمد حاصل از نفت به کمتر از یک سوم سابق رسیده توجیه می‌کند، روزی نیست که خبر دزدیهای هزار میلیارد تومانی از مهره‌های هر دو باند رژیم درز نکند و در جامعه منتشر نشود.

0 comments:

Post a Comment