Tuesday, September 15, 2015

نوشته‌ای از صالح کهندل، لحظاتی از هنگام مواجه با چهره خونین زندانی سیاسی شاهرخ زمانی


(شاهرخ قهرمان هرگز نمی‌میرد) 
یک ساعت قبل هم سلولیِ، همشهری و هم رزم قهرمانم (شاهرخ زمانی) با حالت اضطراب به سراغم آمد و گفت: شاهرخ را هرچه صدا می‌کنم جواب نمی‌دهد و هیچ حرکتی ندارد.
بی‌اختیار گفتم: مگر می‌شود او حرکتی نداشته باشد؟ شاهرخ حتی در خواب هم جنب و جوش دارد، به سراغش رفتم، وقتی چهره‌اش را دیدم که خون از دهان و دماغش بیرون زده و هیچ حرکتی ندارد باور نکردم، نه این شاهرخ نیست و امکان ندارد! او به خواب ابدی برود، چون او را به این جرم متهم کرده بودند که مرده‌ها را زنده می‌کند و آنها را که در خواب هستند بیدار می‌کند.

چگونه امکان دارد؟ کسی که از خواب نفرت دارد به خواب ابدی برود؟! نه من باور ندارم او مرده است، بلکه او مثل هزاران قهرمان دیگر شهید و گواهی جاودانه شد و هر لحظه بر سر ظالمان فریاد می‌زند و مردم ما را به مقاومت دعوت می‌کند.

بی اختیار زار زار گریه می‌کردم و کسی نبود دلداریم بدهد، ناگهان احساس کردم با نگاهی دوست داشتنی در کنارم ایستاده و با زبان شیرین مادری (ترکی) فریاد می‌زند، می‌گوید: ( انقلابیلار هیچ وقت ایلمزلر) انقلابیون هیچ وقت نمی‌میرند، (بونی فقط انقلابیلار قانارلار) این را فقط انقلابیون می‌فهمند. اشک چشمانم را پاک کردم ولی چرا دروغ بگویم، این فقط حرکت شکلی بود و فایده نمی‌کرد، باز اشک چشمانم امانم نمی‌داد، دوباره احساس کردم در کنارم ایستاده و می‌گوید، چرا برای من گریه می‌کنی؟ تو که من را بهتر از همه می‌شناسی و میدانی من برای خوشبختی و شادی مردم مبارزه می‌کنم و هیچ وقت نخواهم مرد! ولی اگر دلت گرفته و می‌خواهی گریه کنی مرا بهانه نکن، به اطراف نگاه کن و به‌حال آنها گریه بکن که سالهاست، روحشان مرده و به ظاهر زنده‌اند! 

آری شاهرخی که من می‌شناسم، بزرگتر از مرگ است.

او هرگز نخواهد مرد

و برای احیای حقوق کارگران همیشه فریاد خواهد زد

صالح کهندل -زندان گوهردشت .۹۴.۶.22.

0 comments:

Post a Comment