Thursday, August 20, 2015

با وحشي تر از سگ هار چطور بايد مقابله كرد؟


روزي سگ هاري دنبال يك جوان كرده  و قصد دارد او را به هر قيمت از هم پاره كند ، جوان بيچاره هم با سرعت مي دويد و كمك كمك گويان تلاش مي كرد كه جانش را از دست سگ هار حفظ كند. عاقبت سگ كه سرعتش خيلي بالا بود جوان را گرفت و چيزي از او باقي نگذاشت، در كوچه بعدي سگ  هار با جوان ديگري مواجه شد و قصد داشت او را نيز مثل جوان اول طعمه خودش بكند،  لذا غرغر كنان قصد حمله كرد و حالت حمله به خود گرفت ، اما اين جوان با شجاعت تمام به جاي اينكه پا به فرار بگذارد، همانطور كه به سگ نگاه مي كرد، روي زمين نشست تا سنگي بردارد و سگ را با آن عقب براند، سگ از ترس سنگ خوردن دو پاداشت و دوپاي ديگر هر قرض گرفت و با سرعت فرار كرد. 
حالا اين داستان را داشته باشيد حكايت ما مردم ايران است ، در مقابل اين رژيم كه روزانه اعدام مي كند و مي گيرد و مي كشد ، اگر هر قدر بترسيم و فرار كنيم او وحشي تر مي شود و هرچي بيشتر و باسرعت بالاتر به ما حمله مي كند، مي داند كه طعمه اش ترسيده و راه چاره اي جز فرار ندارد، پس مي تواند با سرعت بالاتري به وحشي گريش ادامه بدهد ، ولي اگر مثل آن جواب دوم ، قيمت يك لحظه  شجاعت را بدهيم و چشم در چشم سگ هار بجاي فرار كردن و ترس ، سنگي برداريم آنوقت است كه بادكنك و دود و دم سگ بيچاره خالي مي شود و وحشي تر از سگ هار يعني يك چيزي مثل پاسدارها و بسيجي ها هم كه باشد پا به فرار مي گذارد.  
اين را مردم خودمان بارها و بارها تجربه كرده اند ، همين روزها را نگاه كنيد ، وقتي در مقابل اسيد پاشي كوتاه نيامديم ، انها عقب كشيدند ، وقتي مردم مهاباد در مقابل تجاوز به ناموسشان كوتاه نيامدند ، آنها عقب كشيدند ، وقتي ياران و دوستان استاد طاهراي خسته نمي شوند اين حكومت است كه خسته مي شود ، وقتي در مقابل خواستها و اعتراضات كوتاه نمي آييم آنها هستند كه مجبورند به خواسته ما تن بدهند . 
بياييدنگاهي به كل منطقه بيندازيم: مردم سوريه 4 سال ايستادند ، قيمت دادند ، جنگيدند وجهان را به حمايت مجبور كردند و اين رژيم اسد است كه رو به زوال است و حالا ديگر عمرش رو به پايان است ، در يمن و عراق و فلسطين هم همين مساله اثبات شده است، وقتي مردم مي ايستند ، ديكتاتور هر قدر هم كه طول بكشد بالاخره رفتني است.
پس، جوان ايراني كه قدمت مبارزات حق طلبانه اش در منطقه از همه كشورها بيشتر است  و قيام 88 الگوي همه كشورهاي بپاخاسته است ، هرگز نبايد در مقابل وحشي گري هاي رژيم از ترس جان فرار كند و نمي كند ، جوان ايراني همان است كه مثل سياوش و مثل آرش و مثل حنيف نژاد و احمد رضايي ، مثل كيانوش و صبا  و وووو مي ايستد و دژخيم را به زانو در مياورد. همان است كه هرگز بر روي زانوانش زندگي نمي كند و ايستاده مردن را برميگزيند.
اين روزها كه به سالگرد 50 سالگي سازمان مجاهدين خلق ايران ، سازماني كه 50 سال است براي آزادي خلق و ميهن از چنگال اين ديو صفتان لحظه اي از پرداخت قيمت فروگذار نكرده است نزديك مي شويم ، همه بايد خوب بدانيم كه وقتي ديو تنوره مي كشد و ظلم بيداد مي كند ، رمز ماندگاري و اعتلا كلمه فدا است . پس هركس بايد سهمي و قسمتي از اين نبرد براي آزادي را به دوش بكشد ، هركس به اندازه توان و وسع خودش ، اگر هركس به اين فكر كند كه اگر سگ منرا بگيرد ديگر چيزي از من نمي ماند ، بداند كه دارد شهر را به گله اي از سگها واگذار مي كند!! تا نه تنها او  بلكه تمام دوستان و خانواده اش را هم تكه پاره كند !! 
پس بياييد همه باهم راه و رسم ايستادگي را در پيش بگيريم و بجاي فرار اولين سنگ را به سمت سگ هار بزنيم، حالا اين سنگ حتي اگر يك سنگ ريزه هم باشد و حتي فقط حالت سنگ زدن و روحيه تهاجمي باشد، بازهم حمله به دشمن است و فرقش با فرار كردن دو دنياست .
جالب اينكه سگ هار فقط از حالت تهاجمي جوان دومي فرار كرد،  چرا كه هيچ سنگي براي زدن روي زمين نبود!!
كمپين براي آزادي ايران

0 comments:

Post a Comment